غمگینم.....
مثل عکسی در اعلامیه تــــــــــــــــرحیم...!!
که لبخندش دیگران را میگریاند....!!
ﺩﻟﮕﻴﺮﻡ
ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺂ ﻭ ﺭﻭﺯﮔﺂﺭﺵ
ﺍﺯ ﺑﻲ ﮐﺴﻲ ﻫﺂ ﻭ ﺳﮑﻮﺕ ﻫﺂ!
ﺍﻳﻦ ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﺍﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ
ﻣﻨﻲ ﮐﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﺧﻨﺪﺁﻥ
ﻣﻨﻲ ﮐﻪ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺂﻳﻢ ﻣﺜﺂﻟﻲ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﻣﺜﺂﻝ
ﺿﺮﺏ ﺍﻟﻤﺜﻞ!
ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺁﻧﻲ ﺑﻔﻬﻤﻲ ﻭ ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻋﺠﻴﺐ ﻫﻢ
ﻧﻴﺴﺖ ﺑﺮﺁﻳﻢ!
ﭼﻮﻥ “ﺗـﻮ”، “ﻣﻦ” ﻧﻴﺴﺘﻲ!
ﭘﺲ ﻟﻄﻔﺎ ﻗﻀﺂﻭﺗﻢ ﻧﮑﻦ…
رو پاکت سیگار نوشته بود :
سيگار برای شما و اطرافیانتان زیان آور است
تو دلم گفتم :تو یک نفر اطراف من پیدا کن قول میدم بخاطر اونم که شده سيگارو ترک کنم
عـــشق تـو شــوخـی زيبـايی بـود
كـه خــداوند با قــلب مـن كـرد!
زيــبا بـود امـا شـوخی...!
حـالا تـو بـی تقصـيری...خـدای تـو هـمـ بـی تقصـير است
مـن تـاوان اشتبـاه خـود را می دهـمـ....
تــمـامـ ايــن تنهـــــــايـــی...
تــاوان جـدی گـرفتـــن آن شـوخيسـت...!!؟
اسمش نه عشق است نه علاقه نه حتي عادت...
حماقت محض است ،دلتنگ كسي باشي كه دلـش با تونيست...!!!
خدایـــا ببین چگونه دلــــم را هر روز به بهانه ای میشکنند؟؟
این دو پاهای انسان نما نمیگذارند چیزی در سینه ام بتپد...
میبینی؟؟؟
...دیگر قـلـــبـی برای شکستن نمانده...
بغض میکنم...
آه میکشم....
نگاه ها پر ترحم میشود...
انگار باید فـــــقـــط خفه شد...
و سیگار کشید...........
دلــتــنــگــی . . . ؟ حــاضــر √
غــــم . . .؟ حــاضــر √
درد. . .؟ حــاضــر √
دوری. . .؟ حــاضــر √
عــشــق. . .؟بلندتر میخوانم ، عـــشــــــق . . . ؟
باز هم نیامده؟؟؟ ...
غیبت هایش ازحد مجاز چندیست که گذشته ،
اخراجش میکنم!
با اینکه نمیشود ، اما زندگی را ادامه میدهم!
مشق هر شبتان همین باشد . . .
.
.
.
جای عشق برای همیشه خالیستــــــــــــــــ ...........
دوستم داشته باش ، هـمانـگونه که من دوستـت دارم
بگذار فاصله من و تو کمتر از آنی باشد :
که می خواهـیـم و نمی توانـیـم
که می توانـیــم و نمی گـذارنــد !
بگذار میان من و تو فاصله ای نـمـانــد
نه به خاطر خودت ،
و نه به خاطر من !
که به خاطر این عـشـق دوسـتـم داشـتـه باش
بـیـش از آنی که من دوسـتـت دارم ...............
می نویسم..
باز مینویسم..
نخـوان!
حرف هایم تکراریست ..
نشنووو!!
...حرف هایم ارزش شنیدن ندارد ..
نبیـن !!!
همـان ادم دیروز هستـم ..
فقــط بـرو.. بـرو ولـی حس کـن..
لمــس کـن ..
عشق پاکی را که به آتش کشیدی!
چه کسی میگوید که من هیچ ندارم ؟
من چیزهای با ارزشی دارم !
حنجره ای برای بغض، چشمانی برای گریه، لب هایی برای سکوت،
دست هایی برای خالی ماندن، پا هایی برای نرفتن، شب هایی
بی ستاره، پنجره ای به سوی کوچه بن بست
و، وجودی بی پاسخ
تعداد صفحات : 10
سلامم به عزیزانی که به دنیای من سر زدین این وبلاگ و درس کردم که حرفای دلم و توش بنویسم اگه دوس داشتین بخونین و من و با نظرات خودتون خوشحال کنین دوستای نازم