حالا که رفتنی شده ای طبق گفته ات ، باشد، قبول…لااقل این نکته را بدان:
آهن قراضه ای که چنان گرم گرم گرم
در سینه می تپید،
دلم بود…
نا مهربان.. خداحافظ
حالا که رفتنی شده ای طبق گفته ات ، باشد، قبول…لااقل این نکته را بدان:
آهن قراضه ای که چنان گرم گرم گرم
در سینه می تپید،
دلم بود…
نا مهربان.. خداحافظ
پرستو ها چرا پرواز کردند ، جدایی را چرا آغاز کردند،
خوشا آنانکه دلداری ندارند ، به عشقو عاشقی کاری ندارند
خداحافظ برای تو رهایی ، برای من فقط درد جدایی
خداحافظ برای تو چه آسان ،ولی قلبم ز واژه اش چه سوزان
شبیه برگ پاییزی ، پس از تو قسمت بادم ،خداحافظ ، ولی هرگز نخواهی رفت از یادم
خداحافظ ، و این یعنی در اندوه تو می میرم ، در این تنهایی مطلق ، که می بندد به زنجیرم
تعداد صفحات : 10