" کبوتر "
چون کبوتری شده ام،
بر بام دلت نشستم
پراندی ام،
دوباره و
دوباره!
اما ،
خسته تر از آنم
که به آسمان بمانم،
و دلبسته تر از آنم
که بروم
و نیایم!
هُرم عشقت،
حَرمم شده !
به حُرم وفایم،
مرا بدلت جای ده،
که
کبوترت شده ام!
چون کبوتری شده ام،
بر بام دلت نشستم
پراندی ام،
دوباره و
دوباره!
اما ،
خسته تر از آنم
که به آسمان بمانم،
و دلبسته تر از آنم
که بروم
و نیایم!
هُرم عشقت،
حَرمم شده !
به حُرم وفایم،
مرا بدلت جای ده،
که
کبوترت شده ام!